یک سبزه خیره کننده با لباسی تنگ و آشکار که دارایی های او را به سختی می پوشاند، برای یک روز بزرگ آماده می شود. دو دوستش وارد اتاق می شوند و به نوبت او را خوشحال می کنند. او در حالی که آنها به نوبت اورا می مکند و انگشت می گذارند، از خوشحالی ناله می کند.